محیامحیا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 24 روز سن داره

دخترم شیرین تر از عسل

تاج سر مامان و بابا

سلام دلبرکم مامان قربون اون دهن کوچیکت که عجله داری برای حرف زدن از دیروز کلمه ی د د را کشف کردی و میگی الهیییی دورت بگردم عزیزم دیشب حواسم نبود و رفتی لبه ی اشپزخونه و بالای لبت ضخم شد گل مامان خیلی شیطون شدی اصلا یه جا بند نمیشی همش دور خونه میچرخی قربونت برم خیلی ناراحت شدم و گریم گرفت بقیه عکسها در ادامه مطلب... مامان فدای ناز و ادات! مامان فدات عزیزم عاشقتم گلکم ...
26 مهر 1391

شیرین کاریهای گل دخترم

سلام دختر ناز مامان خوبی گلم؟! مامان فدای همه ی شیرین زبونیها و کارهای قشنگت که هر روز خواستنی تر و شیرینتر میشی نفس من! هستی مامان خیلی وقته که میخوام برات مطلب بنویسم ولی اصلا حس و حال نداشتم چون بیشتر وقتها خونه ی مادر جون هستیم که تنها نمونه وقتی هم میایم خونه دوست دارم استراحت کنم! خب بگذریم دردونه مامان هر روز یه کار جدید انجام میدی بعد از کلی تلاش و سینه خیز رفتن بالا خره موفق شدی چهار دست و پا بری(مامان قربونت بره )دستای کوچیک و تپلت را به چیزی میگیری و بلند میشی دوست داری راه بری (فدای اون پاهای بلوریت) وقتی برات دست میزنم و نای نای میکنم دستای عروسکیت را به هم میزنی و دس دس میکنی و به حالت رقص میچرخونیشون...
26 مهر 1391

بابا جون زود بیا+عکس

سلام به عشق کوچیک زندگیم! محیا جون با با مصطفی دیروز رفت سرکارنازنین دختر از چند روز قبل بیشتر از روزهای دیگه مرتب بغلت و ماچت میکرد و همش میگفت:چطور گل دخترم را تنها بذارم و برم اخه دلم براش یه ذره میشه (دیوانه وار دوست داره)انشاا... زود میاد پیشمون چون میدونه که چقدر دلمون براش تنگ میشه! قند عسلم وقتی باهات حرف میزنم خوب به لب هام نگاه میکنی که چی میگم یه جورایی لب خوانی میکنی ! تازه وقتی با دهنم صدا در میارم چند لحظه بعد شما هم همون صدا را تکرار میکنی مامان قربون اون هوش و حواست گلم ...
26 مهر 1391

همه ی وجودم برای توست

سلام خوشکلم خوبی مامان جون! این روزها بهترین روزهای زندگیمه چون تو داری این دنیا را کشف میکنی! با هرچیز جدید که یاد میگیری من و بابایی را کلی ذوق زده میکنی. الهههههههههیییییییییییییییییی که من فداتتتتتتتتتتتتتتتتتتت شم ادامه مطلب  ...   عروسکم از وقتی اجی مهسا امتحاناتش تمام شده بیشتر وقتها میاد پیشمون شما هم که انگار دنیا را بهت میدن چون فقط میخوای یکی باهات بازی کنه وتو هم براش یه سره بخندی بعضی وقتها هم هر دوتون نشستین و برنامه کودک نگاه میکنین اگه اذیتم کنی با این چکش میزنم هاااااااااااااااا! اینم ...
26 مهر 1391

اقا جون و بهشت

سلام به همه ی دوستای گلم و دختر قند عسلم عزیزدلم برات گفته بودم که اقا جون حالش خوب نیست و باید براش دعا کنی ... ولی انگار خدا اونو دوست داشت و بردش بهشت تا بیشتر از این اذیت نشه ولی به فکر ما نبود اخه دلمون براش تنگ میشه الان امروز5 روزه که اقا جون از پیشمون پر کشیده و رفته عروسک مامان یه روز که عکس اقا جون زمین بود چهار دست و پا خودت را رسوندی پیشش و همش دستو پا زدی که بگیردت ولی فدات بشم نمیدونستی که چه خبر شده انشاا... مورد قرین رحمت خداوند قرار بگیره ( آمین)   ...
26 مهر 1391

فرشته ی من هشت ماهگیت مبارک

سلام نفسم  مامان فدای اون شکل ماهت عزیزدلم دختر نازم دیگه کم کم داری بزرگ میشی هفت ماهت تمام شد و وارد هشت ماهگی شدی خیلی زودتر از اون چیزی که فکر میکردم گذشت و از این بابت خوشحالم انگار همین دیروز بود که برای اولین بار بغلت کردم حس خیلی خوبی بود الان هم وقتی توی بغلمی همون حس را دارم چراغ خونه ی من عاشقتم  گل من هم خوب وزن گرفتی و خوب از هر لحاظ رشد کردی عزیزدلم غذا هم میخوری دیروز برای اولین بار زرده تخم مرغ را که با کره و یکم شیر مخلوط کرده بودم خوردی دوست داشتی گلم البته حریره بادام و فرنی  و سرلاکم که بهت میدم دوست داری و میخوری ولی سوپ را به راحتی بقیه نمیخوری با این حال من بهت میدم و شما هم...
26 مهر 1391
1