محیامحیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دخترم شیرین تر از عسل

پایان 20 ماهگی

1392/4/12 19:30
456 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم روزها،ساعتها و دقیقه های عمرم با تو شیرین و شیرینتر میشه 

عشق مامان خیلی دوست داری تو کارهای خونه کمک کنی فدات بشم هر کاری هم که بهت میگم میگی؛ چشم

موقع غذا خوردن قاشق و چنگال و ... را میذاری رو سفره / علاقه زیادی به سبزی پاک کردن داری!

از کثیفی خیلی بدت میاد وقتی غذات رو خوردی زود میری طرف دستشوری و میگی دستام بشور

همیشه اشغال رو میندازی سطل زباله بعد برای خودت دست میزنی و میگی افرین

وقتی بابا جون مصطفی بعد از ٢٠ روز میاد خونه خیلی خسته ست و اون وقته که خودت رو براش لوس میکنی و میری بابا را ماساز میدی و میگی اخیش

نفس مامان خوشپوش ترین دختر دنیاست فدای اون تیپ قشنگت

روزی ٤/ ٥ بار میری جلوی میز کامپیوتر و میگی کامپیتر معین من هم وب محمد معین را باز میکنم و با هم میشینیم عکسهای معین طلا رو نگاه میکنیم ( دلمون برای اجی مهسا و معین خیلی تنگ شده)

گل من ٢ هفته ای میشه که پوشکت نمیکنم (از صبح تا شب) اخه خیلی اذیت بودی و همیشه پوشکت را در میاوردی من هم تصمیم گرفتم که فقط شب پوشکت کنم و روزا ازاد باشی ولی جونم برات بگه که خیلی خسته شدم چون کارم شده صبح تا شب WC بردن جیگر طلا  

خانمی خیلی احساس بزرگی و مستقل بودن میکنی وقتی میخوام ببرمت wc میگی نیا خودم / لباسها و کفشاتم خودت میخوای بپوشی الهی مامان به قربونت عروسکم

وقتی میریم پارک بچه ها را که دیدی میگی دوستام و میری پیششون و دست میدی میگی سلام بعد زود بغلشون میکنی و میخوای بوسشون کنی

امید زندگیم، بعضی وقتا پر یا پلاستیک میذاری تو سر خاله جونیا  یا خودت بعد دور میخوری و میرقصی و تولد تولد تولدت مبارک مبارک میخونی بعد میگیري ؛شمع نیست فوت نیست

وقتی دارم از شیره ی جانم بهت میدم دستات را میذاری دور کمرم یعنی بغلم کردی و میخوای بوسم کنی و پشت سر هم میگی مامان جون مامان جون قربونت برم که اینجوری خودتو برام لوس میکنی هستی من

    یه روز مامان جون حنا درست کرد و دستات را زد ولی انگار دوست نداشتی و میخواستی پاکشون کنی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (5)

مامان دنی جون
12 تیر 92 1:12
جوجو ریزه از حالا میخواهی کدبانو بشی......


اره زن عمو جون میخوام بشم مثل مامان جونم هههههههههههههههههههه
نازنین
12 تیر 92 23:36
مرسی که به ما سر زدین.منم با اجازه و با افتخار لینکتون کردم.
بوس از طرف من و نیکو به دخترکوچولوی نازتون
ما تو استان زندگی میکنیم.شما چطور؟


خواهش/ ولی کدوم شهر؟ ما دزفول هستیم
الی
13 تیر 92 11:46
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=492917
مامان ویانا
14 تیر 92 0:44
زنده بشه این دخمل ناز ایشالا عروسش کنی


ایشالاااا
نازنین
16 مرداد 92 23:32
شرمنده دیر جواب دادم... ما هم ساکن استان زنجان هستیم... خوشبختم از اشناییتون...