مسافرت خانم کوچولو
گل مامان وقتی با هم رفته بودیم مشهدیک شب با مادر جون و اقا جون رفتیم حرم بعد اقا جون بغلت کرد و بردت زیارت دو بار زده بودت به ضریح بعد پیش بابلمراد عکس گرفتی
اونجا خیلی به همه زحمت دادیم شبها گریه میکردی و نمیذاشتی خاله ها بخوابن چون صبح می خواستن برن مدرسه خاله نجمه همش دوست داشت بغلت کنه و راه ببرتت و هی تکونت بده راستی از مادر جون و اقا جون هم به خاطر سیسمونی خوبی که بهت دادن تشکر میکنیم انشاالله هزار سال زنده باشن و سایشون بالای سر ما باشه و دعاشون بدرقه ی راهمون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی