محیامحیا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 6 روز سن داره

دخترم شیرین تر از عسل

هزار ماشالا به دخترم

1391/7/27 12:09
815 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر ملوسم و شیطونم

قربونت برم دختر خوش اخلاقم صبحها که از خواب بلند میشی کلی برای مامان میخندی .

عزیزدلم از وقتی که اومدیم خونه مامان جون شیطونیهات هزار برابرشده خیلی پر جنب و جوش شدی جای نمونده که خانمی نرفته باشی همش توی اشپزخانه پشت پای مامان جون راه میری(خیلی وابسته مامان جون و خاله نجمه شدی / اگه از کنارت رد بشن و نگیرنت انقدر دستو پا میزنی تا بگیرنت (به قول مامان جون که میگه محیا طلا کبوتر منه چون وقتی میخواد بگیردت بال بال میزنی)

خدا نکنه در یخچال یا فریزر باز بشه اون وقته که باید دنبال خانمی بری و از اونجا بیاریش بیرون . گل مامان وقتی هم که دیگه حوصلت سر بره رو میاری به کشوهای کابینت...(الهییییییییییی که من فدات)

 نفسم خاله ها را حسابی خسته کردی چون هر روز بالای 1000 بار دست و صورتت را میشورن و من (مامان ) هم باید لباسهات را عوض کنم چون سر تا پا خیس میشی

لوس مامان اصلا نمیشه باهات بلند حرف بزنم چون زود لب میچینی و بغض میکنی و قهر میکنی /نفسم معمولا به هر چی که میخوای انقدر تلاش میکنی که به اون چیز برسی اگر هم بهت ندم یا ازت بگیرم یه جیغ بلند میزنی و گریه میکنی ...

.از غر زدنات و لج بازیهات بگم که خودت را سفت میکنی و سرتو میدی عقب مخصوصا وقتی میخوام لباستو عوض کنم و غذا بهت بدم...

مامان فدای اون صدای خوشکلت که با کلمه های اهنگین با هام حرف میزنی و  جوابمو میدی... دیگه الان ادای سرفه های الکی رو برای خودت درمیاری

قربون دستای کوچیکت که بوس از راه دور میفرستی و بای بای  خوشکل میکنی و با دستات میرقصی اون لحظه ست که میخوام درسته بخورمت جیگر طلا 

دردونه ی مامان /فرشته ی اسمونی من وقتی بهت میگم الو باباجون دستای تپلت را میذاری روی گوشت یعنی داری با بابا جون حرف میزنی /دیگه وقتی با گوشی هم برات اهنگ میذارم گوشی را میذاری روی گوشت و گوش میدی

 مامانی دورت بگرده دختر باهوش من بوس بوس بوسسسسسس

قلباینم یه بوس با حال تقدیم به بابا جون مصطفی مهربونمماچ

عمرمی

منم دوست دارم بخورممممممممممچشمک

خوشکلکم ناز داره/ نازش خریدار دارهخجالت

دلبرکم شیطونیهات هم قشنگهفرشته

خوشکلم ادامه مطلب را حتما ببین...چشمک

 

الو سلام بابا جون

نفس مامان

بابا جون زود بیا میخوام بپرم توی بغلت

هستی مامان

ارزوی براورده شده ی  من هر روز شیرین تر از قبل میشی

نفسمی

محیا گلی و ریحانه جون

عزیزم زندگی با تو شیرین تر از عسله

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

آجی زهرا
18 مرداد 91 23:35
سلام .الهی خالش فداش بشه الهی هرچی درد داره بخوره به جون من.مرسی که عکس گذاشتی به ریحانه بگو که من خییییییییلییییی دوووووووووووووستش دارم
باباجون
18 مرداد 91 23:56
باباجون فدای اونقدوبالات؛ اگه الان پیشم بودی محکم بغلت می کردم دوستت دارم عزیزم


بابا مصطفی دلم برات یه ذره شده عاشقتم بابا جون بوس بوس بوسسسسسسسسسسسسسسسسسس
عمو رضا
19 مرداد 91 0:25
سلام مهيا جون
دلم برات تنگ شده
اگه دستم بهت برسه ...
زودتر بيا


سلام عمو جون ما هم دلمون تنگ شده ایشالا زود میایم...دوستون دارمممممممممم
مامان مارال فرفری
21 مرداد 91 14:16
سلام دخمل خوشگل اگه اینجا بودی حتما گازت میگرفتم
مامان آیدین
23 مرداد 91 2:43
منم میگم هزار ماشاالله به این قند عسلمامانی از طرف منم بوسش کن راستی از دیدنتون خوشحال شدم ایشالا همیشه با نی نی نازتون سالم باشین