همه چیز برای تو
دختر گلم روز به روز داری شیرینتر میشی وقتی حرف میزنی دل همه رو آب میکنی نفسم شعر تاب تاب عباسی، جوجه طلایی و زنبور طلایی رو حفظ شدی شعر اتل متل وتوپ قلقلی و حسنی رو با من میخونی فرشته ی نازم توی این مدت مفهوم کم و زیاد ، سبک و سنگین و کوتاه و بلند رو یاد گرفتی عزیزم وقتی میگم بیا با هم بازی کنیم زود میری سبد اسباب بازیات رو میاری میگی بازی کنیم ، کتاب هم میاری و میشینی کنارم میگی داستان بخون امروز هم داشتی با خودت بازی میکردی کیف گذاشتی روی دوشت رفتی به مامان جون هم گفتی پول بده میخوام بخرم نون،بستنی،بابادک و دنت بعد که رفتی بیرون و اومدی دست کردی تو کیفت و گفتی بخور بستنی خریدم اوهمزس . دیروزگفتی فلش...
نویسنده :
مامانی و بابایی
23:16